اولین چیزی که فکر می کنید وقتی افراد دارای اضافه وزن می گویند "زیاد آن را نمی خورند" چیست؟

من به آنها اعتقاد دارم
من با یک خانم کار می کنم که اصلاً زیاد غذا نمی خورد. در واقع ، او آنقدر دلپذیر است که تقریباً در مورد همه چیز ، بینی خود را بالا می برد. او حتی دوست ندارد غذای او مخلوط شود. او از خوردن لازانیا ، پیتزا یا هر نوع ماهی قابلمه امتناع می ورزد ، زیرا نمی تواند در فکر مخلوط کردن غذاها باشد.
من و همکاران زیادی اشک می ریزیم و فقط در مورد غذای اطراف خود صحبت می کنیم فقط برای دیدن بینی او چروک بینی خود را در فکر ما سوشی یا یک پنیر پنیر فندق شده فندق می بینیم.
  
خانم تعجب آور همان چیزی است که بعضی ها با تعجب از آن اضافه وزن می دانند. واقعیت موضوع این است که آنچه او می خورد ، همیشه سالم ترین گزینه ها نیست. او کربوهیدرات خواهد خورد. او از برنج ، نان ، سیب زمینی سرخ کرده و غیره نیز لذت می برد. همچنین از قند آن لذت می برد (طبق روال قهوه صبح خود). این دو انتخاب غذایی (کربوهیدرات و شکر) به تنهایی منجر به افزایش وزن می شوند و بیشتر مردم این را می دانند. من واقعاً فکر نمی کنم او اهمیت می دهد وزن او برای او یا هر کس در اطرافش مسئله ای ندارد. او چاق نیست ، فقط اضافه وزن دارد. اما او فردی خوشحال است. او همیشه لبخند می زند و می خندد و لذت بردن از کار با اوست.

هیچ کس او را به خاطر انتخاب های سلامتی خود قضاوت نمی کند ، زیرا در نهایت همه ما آن دسته از انتخاب ها را انجام می دهیم و کاری را که می خواهیم انجام دهیم ، وقتی به زندگی خودمان می رسد انجام می دهیم. بنابراین وقتی کسی می گوید آنها زیاد غذا نخورند ، من به آنها اعتقاد دارم. این واقعاً هیچ یک از مشاغل من نیست.